اعتراض سبز

چهارشنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۹

نامه مشترک میرحسین موسوی و مهدی کروبی: مروری بر کارنامه سیاه جمهموری اسلامی

بعد از سخنرانی ملایم میرحسین در جمع روزنامه نگاران، انتشار نامه محکم و شدید الحن مشترک همراهان جنبش سبز حائز اهمیت است.
در این نامه به تاریخ 13 مرداد ابتدا به نقش شخصیتهای برجسته روحانیت شیعه در تاریخ معاصر اشاره شده و با گفتن اینکه
اکنون با عملکرد ناشیانه "ساده دلان به ظاهر با ایمان" و بازیچه دست توسط آگاهان بی ایمان، هشدار جدی داده که سابقه مراجع شیعه در معرض خطری جدی است.
میرحسین و کروبی بار دیگر خود را همراه جنبش رای من کجاست خوانده و یادآوری کرده اند سبوعیت رژیم جمهوری اسلامی باعث شد نه تنها چهره نظام بلکه اصل اسلام درکشور و بخصوص در نزد جوانان خدشه دار شود.
اوج این نامه به نظر من این مرور کوتاه اما جامع بر کارنامه جمهوری اسلامی است. "از فجایع غم انگیز و آبروریز زندان کهریزک گرفته تا برخوردهای خشن و انسان ستیز در زندان های اوین و سایر زندان های پنهان و پیدا، و برخوردهای غیر انسانی با زنان زندانی، کشتار بی رحمانه مردم در خیابان ها و راندن خودروها بر بدن جوانان معترض، تخریب دانشگاه ها و ضرب و شتم دانشجویان، حمله به بیوت مراجع و هتک حرمت به بیت امام، بستن روزنامه ها، شکستن قلم ها، خفه کردن صداها، محبوس و منکوب کردن بهترین فرزندان ملت و انقلاب و مطرود و منزوی کردن لایق ترین مدیران مملکت، آزار و اذیت کردن اقلیت های قومی و مذهبی از برادران اهل تسنن گرفته تا دراویش نعمت الهی و محروم کردن از حقوق اولیه شهروندی و اهانت کردن به بزرگان آنان و تبعید و زندانی کردن عده ای از آنها. به خطر انداختن انسجام ملی و تیز کردن دندان طمع خارجی، حیف و میل کردن اموال عمومی و درآمدهای نفتی و زیرپا گذاشتن قوانین مصوب مجلس. این رفتارهای غیر قانونی کار را به آنجا رسانده است که ملک و ملت در بحران بزرگ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قرار گرفته است."
سپس با پناه بردن بر خدا، نویسندگان به گفته خود به بارزترین نمونه این هتک حرمت ها را اظهارات اخیر امام جمعه موقت تهران آیت الله جنتی در مسجد جمکران در مورد اخذ یک میلیارد دلار از منابع خارجی توسط معترضین می دانند. آنها جنتی را مرد کهن سالی می خوانند که از آغاز تأسیس مجلس و شورای نگهبان لاینقطع مسئول بوده و قریب به بیست سال است که دبیر شورای نگهبان است. میرحسین و کروبی می گویند "گویا کهولت سن نه تنها قوای روحی و جسمیش را به تحلیل برده بلکه قوه ادراک و ذهنی اش را هم مختل کرده است " و کنایه ای می زندد از شعر مولانا "چون شدی پیر و ضعیف و منحنی پرده های لاابالی می زنی". سپس به حاشیه امن جنتی از سوی خامنه ای و سپاه (ارباب و اصحاب غزاء) اشاره می کنند.
این دو بازهم به اصل بی عدالتی در جمهوری اسلامی تاکید می کنند و می گویند در مقابل؛ دست دادخواهی ما کوتاه است و خرمای عدالت نظام بر بلندای نخلی ناپیدا.در آخر هم حدس و گمان می زنند که بنابردستور "خط دهندگان پنهان و سیاست گزاران نازک اندیش و بی رحم" (کنایه از محفل بیت رهبری و احتمالا مجتبی) ، به سایر خطیبان هم چنین دستورهائی داده باشند . میر و شیخ با ترفندی برای پیشگیری از اشاعه این تهمتها تصریح می کنند "جسارت و کندی ذهن خاص" جنتی است که این دستورات را اجرا کرده است.
سپس به سابقه تهمت زنیها و توبه های جنتی اشاره شده است. به خصوص نامه" بی محتوا و حساب نشده" احمدی نژاد به رئیس جمهور وقت آمریکا که جنتی متملق پیشنهاد تدریس آن را در مدارس داد و سپس طنزی از بی سوادی و عدم درک جنتی از اعداد و ارقام که که در زمان رفسنجانی هفت میلیارد دلار شکلات از جزیره کیش وارد کشور شد.
در آخرمیر و شیخ می نویسند که در نهایت مظلومیت و بی پناهی، هدف شیفتگان قدرت و ثروت هستند و این مرد کهنسال پرچمدار این هجمه هاست. آنها البته از شجاعت خود سخن می گویند و تاکید می کنند تاریخ این دیار ستم کشیده مملو است از این نامردمی ها و مثالهائی از قائم مقام تا امیرکبیر تا مدرس و خمینی، و اشاره ای دارند به حکایت حلاج بر سر دار. در آخر هم میر و شیخ باردیگر از مراجع می خواهند "برای حفظ آبروی روحانیت و اسلام از ایشان بخواهید سند و مدرک خود را ارائه کند."

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Vulgar comments will not be published
نظرات حاوی کلمات توهین آمیز منتشر نخواهد شد